دوره زوج درمانی هیجان مدار
پلتفرم جامع روانشناسان و روانپزشکان خارج از ایران، بزرگترین مرجع مشاوران خارج از کشور برگزار میکند
Emotionally Focused Couples Therapy (EFCT)
مسیر شما به سوی تبدیل شدن به یک درمانگر زوجی متخصص و تاثیرگذار
مدرس دوره
میلاد توکلی سوپروایزر و درمانگر سرتیفاید آیسفت کانادا
نحوه برگزاری دوره
آنلاین
مدت زمان دوره
100 ساعت
تاریخ برگزاری دوره
تا تکمیل ظرفیت حدودا اوایل اسفند 1404
چرا زوجدرمانی هیجانمدار (EFCT)؟
زوجدرمانی هیجانمدار (EFCT) رویکردی مبتنی بر شواهد است که ریشههای عمیقی در علم هیجانات و نظریه دلبستگی دارد. این روش به زوجها کمک میکند تا الگوهای منفی تعاملی را شناسایی و تغییر دهند و ارتباطات عمیقتر و امنتری را تجربه کنند.
مطالعات نشان میدهند که EFCT نرخ موفقیت بالایی دارد، با ۷۰-۷۵٪ موفقیت در کاهش پریشانی رابطه و ۹۰٪ بهبود قابل توجه در زوجها. این دوره شما را با “تنگوی EFT” و مهارتهای لازم برای ایجاد تغییرات پایدار در مراجعانتان آشنا میکند.
تخصص و اعتبار حرفهای
با گواهینامه EFCT، به عنوان یک متخصص در درمان هیجانمحور متمایز شوید. این مهارت پرتقاضا، قابلیت بازاریابی شما را در بازار کار افزایش میدهد.
رشد شخصی و هوش هیجانی
این دوره نه تنها مهارتهای بالینی شما را تقویت میکند، بلکه به رشد شخصی، افزایش خودآگاهی و هوش هیجانی شما نیز کمک میکند.
جامعه حمایتی جهانی
به شبکه جهانی درمانگران EFT بپیوندید. فرصتهایی برای یادگیری مداوم، مربیگری و همکاری با همکاران متخصص خواهید داشت.
جهت ثبت نام اطلاعات زیر را تکمیل بفرمایید.
جناب آقای میلاد توکلی سوپروایزر و درمانگر رسمی ICEEFT، متخصص زوجدرمانی و درمان فردی هیجانمدار با تجربه بالینی و آموزشی.
جناب آقای میلاد توکلی از پیشگامان زوجدرمانی هیجانمدار در ایران هستند و سابقه درخشانی در آموزش و نظارت بر درمانگران دارند. رویکرد آموزشی ایشان بر یادگیری تجربی و کاربرد عملی تکنیکهای EFT در محیطهای بالینی واقعی تمرکز دارد.
اطلاعات و توضیحات دوره
سرفصلهای زوج درمانی هیجان مدار
سرفصلهای زوجدرمانی هیجانمدار (EFT):
مرور نظری در EFT
نظری اجمالی در درمان هیجان مدار EFT
تحقیقات در مورد EFT
گزیده مطالب بزرگان
نقاط تمرکز
مفروضات بنیادی
دل آزردگی
پیشبینی کننده موفقیت
وقتی عشق دردناک است
دنیای هیجانات
شناخت هیجانات
مزایا و معایب هیجانات
فرایند هیجان
دنیای دلبستگی
انواع دلبستگی
دلبستگی ایمن
مولفه های ایمن بودن (ARE)
دلبستگی نا ایمن
اضطرابی
اجتنابی
آشفته
تم های دلبستگی
دنیای خواهان و گریزان
خواهان
گریزان
مبانی و خلاصه مداخلات EFT
الف) دسترسی گسترش پردازش مجدد تجربه هیجانی
انعکاس همدلانه تمرکز توجه به درون
صحه گذاری و عادی سازی پاسخهای هیجانی و واقعیت های مراجع
پاسخدهی براگیزاننده پردازش کردن سوالات و پاسخ ها
تشدید کردن عمیق شدن گسترش آگاهی تکرار واگویه کردن مجدد
تمرکز مجدد و استفاده از تصویرسازی
گمانه زنی همدلانه تعبیر و تفسیر کردن واکاوی
استفاده از خود درمانگر – شفافیت
ب) ساختن طراحی الگوهای تعاملی جدید
ردگیری و انعکاس فرایند تعاملات روشن سازی نقش ها و چرخه
قاب گیری مجدد چرخه تعاملات براساس چرخه ها و بافت دلبستگی
برش های نازک تر
گرفتن گلوله
دادن ساختار مجدد و شکل دادن تعاملات واگویش
روش استاندارد تعمیق و دستیابی و یکپارچه سازی هیجانات (تمپو)
مولفه های تمپو
ماشه
هیجان
معنا
محافظت
سازمان دهی
مقیاس های تجربه کردن هیجان
تکنیک های همنوایی تعمیق و دستیابی به هیجانات (ریسک)
تکرار
تصویرها
سرعت کم
کلمات ساده
صدای نرم
نشانه های بدنی
كلمات مراجع
مراحل و گام های زوج درمانی هیجان مدار (۳ مرحله متشکل از ۹ گام)
مرحله اول: تنش زدایی (گام یک تا چهارم)
گام اول: ارزیابی و اتحاد کاری
ارزیابی
تاریخچه دلبستگی
موارد منع ای اف تی
اتحاد درمانی
راه های ایجاد اتحاد درمانی از طریق
همنوایی ،همدلانه ،تصدیق پذیرش و صداقت
گام دوم: شناسایی چرخه منفی و موضوعات دلبستگی
چرخه تعامل منفی
انواع چرخه
ارزیابی چرخه
گام سوم: دسترسی به هیجانهای دلبستگی زیربنایی
تسهیل تعامل (۵) حرکت تانگو
انعکاس زمان حال
همگذاری هیجان
واگویش
پردازش واگویش
سازمان دهی
رویدادهای تحولی و مداخلات
گام چهارم: چارچوب دهی مجدد مشکل – چرخه ترس ها و نیازهای دلبستگی
ارزیابی ورود به مرحله دوم
مرحله دوم: بازسازی ساختار رابطه (گام پنجم تا هفتم)
گام پنجم: دسترسی به مدلهای خود ترسها نیازهای پنهان
راه های تعمیق و دستیابی به عواظف، اکتشاف و تعمیق
R.A.V.E با گریزان
H.E.A.R با خواهان
مشارکت مجدد گریزان
نرم خویی خواهان
گام ششم: ارتقای پذیرش به وسیله همسر – توسعه دادن رقص
مولفه های پذیرش
بکارگیری مهارت تسهیل پذیرش دیگری توسط همسر
گام هفتم: ساختار دهی دادن و گرفتن – بیان نیازهای دلبستگی و شکل دادن تعاملات پیوند جویی جدید
نیازها اشتیاق
تفاوت میان مواجهههای مرحله ۱ و مرحله ۲
مرحله سوم: تثبیت (گام هشتم و نهم)
گام هشتم: تسهیل کردن راه حل های جدید
گام نهم: تثبیت موقعیتهای جدید چرخه ها و داستان های دلبستگی ایمن
چالش های زوج درمانی
موانع همرسانی بلاک ها
مدیریت لحظه های پرتنش (مرحله اول)
مداخلات هنگام تعارض شدید
اقدامات ناهماهنگ درمانی رایج با زوج های پرتنش
زخم های دلبستگی
تروما
خیانت
بخشش و آشتی
درباره زوج درمانی هیجان مدار (EFCT)
زوجدرمانی هیجانمدار (EFCT) مدل دکتر سو جانسون و آیسفت کانادا
راهنمای جامع برای آموزش درمانگران و تحلیل مقایسهای
این گزارش مروری جامع بر زوجدرمانی هیجانمدار (EFCT)، یک رویکرد پیشرو و مبتنی بر شواهد است که توسط دکتر سو جانسون توسعه یافته است. در این گزارش به مبانی نظری EFCT در نظریه دلبستگی و علم هیجان پرداخته شده و اصول محوری، سه مرحله تغییر و مداخلات درمانی کلیدی آن مانند تانگوی EFT تشریح میشود. این گزارش که به عنوان منبعی آموزشی برای متخصصان سلامت روان طراحی شده است، مسیرهای گواهینامه EFCT و مزایای حرفهای و شخصی قابل توجه آن را نیز شرح میدهد. علاوه بر این، یک تحلیل مقایسهای از EFCT با سایر مدلهای برجسته زوجدرمانی، شامل زوجدرمانی شناختی-رفتاری (CBCT)، زوجدرمانی به روش گاتمن، زوجدرمانی کوتاهمدت راهحلمحور (SFBT)، زوجدرمانی روانپویشی و رویکردهای کلی سیستمی ارائه میدهد و مبانی نظری، تکنیکها و کاربردهای متمایز آنها را برجسته میسازد. هدف این است که درمانگران را به درک عمیقی از EFCT و جایگاه آن در چشمانداز گستردهتر زوجدرمانی و خانوادهدرمانی مجهز کند.
مقدمه: چرا آموزش زوجدرمانی هیجانمدار (EFCT) برای درمانگران ضروری است؟
پویاییهای پیچیده روابط زوجی اغلب چالشهای قابل توجهی را ایجاد میکند که بر رفاه فردی و سیستمهای خانوادگی تأثیر میگذارد. به همین دلیل، تقاضا برای مداخلات مؤثر زوجدرمانی در حوزه سلامت روان همچنان رو به افزایش است. هیجاندرمانی هیجانمدار (EFT)، به ویژه کاربرد آن در زوجها (EFCT)، به عنوان یک رویکرد بسیار مورد احترام و از نظر تجربی معتبر ظاهر شده است. EFCT که توسط دکتر سو جانسون توسعه یافته است، چارچوبی ساختاریافته و در عین حال انعطافپذیر برای درک و حل مشکلات رابطهای از طریق تمرکز بر فرآیندهای هیجانی و نیازهای دلبستگی زیربنایی ارائه میدهد.
این مقاله به عنوان یک راهنمای جامع برای درمانگران در حال آموزش عمل میکند و هدف آن روشن کردن اصول بنیادی، مراحل درمانی و مداخلات EFCT است. علاوه بر این، با ارائه یک تحلیل مقایسهای دقیق از EFCT با سایر مدلهای اصلی زوجدرمانی، EFCT را در بستر قرار میدهد و دیدگاهی جامع از چشمانداز متنوع مداخلات متمرکز بر رابطه ارائه میدهد. با ما همراه باشید تا قدرت تحولآفرین EFCT را کشف کنید.
۱. زوجدرمانی هیجانمدار (EFCT): مبانی و چارچوب جامع
زوجدرمانی هیجانمدار (EFCT) نه تنها یک روش درمانی، بلکه یک فلسفه عمیق برای درک روابط انسانی است. این رویکرد به درمانگران کمک میکند تا به ریشههای پریشانی رابطهای بپردازند و زوجها را به سمت پیوندهای ایمنتر هدایت کنند.
۱.۱. مبانی نظری EFCT: نظریه دلبستگی و علم هیجان
هیجاندرمانی هیجانمدار (EFT) ریشههای عمیقی در علم هیجانات و نظریه دلبستگی، به ویژه کار جان بالبی در مورد دلبستگی بزرگسالان، دارد. این ویژگی آن را از بسیاری از مدلهای دیگر متمایز میکند و چارچوبی قوی و از نظر تجربی پشتیبانیشده برای درک مشکلات رابطهای فراهم میآورد.
نکات کلیدی مبانی نظری:
EFCT به طور منحصر به فردی تنها مدل مداخله زوجی است که از یک نظریه سیستماتیک و از نظر تجربی معتبر در مورد پیوند بزرگسالان به عنوان مبنای اصلی برای درک و کاهش مشکلات رابطهای استفاده میکند.
مسائل رابطهای نه به عنوان آسیبشناسیهای فردی، بلکه به عنوان بیان دلبستگی ناایمن و نیازهای برآورده نشده در پیوند رابطهای مفهومسازی میشوند.
این مدل اصول انسانگرایانه و سیستمی را ادغام میکند و هدف آن کمک به زوجها برای بهبود عملکرد رابطهای خود از طریق تقویت یک پیوند دلبستگی ایمنتر است.
تهدیدها برای ارتباط هیجانی با همان شدتی تجربه میشوند که رفتارهای دلبستگی نوزادان، که منجر به الگوهای تعاملی قابل پیشبینی و اغلب منفی میشود. این الگوها، که غالباً با “دنبالکنندگان” و “کنارهگیران” مشخص میشوند، زوجها را در چرخههای فاصله هیجانی و قطع ارتباط به دام میاندازند. درمان با هدف کاهش این چرخهها و ایجاد چرخههای جدید و سازگارتر انجام میشود.
ارتباط با انگیزه درمانگران:
انگیزههای شخصی: بررسیها نشان میدهد که انگیزههای پیگیری حرفه روانشناسی و مشاوره اغلب از تجربیات شخصی با مسائل سلامت روان، پویاییهای خانوادگی و تمایل به خودشناسی و التیام سرچشمه میگیرد.
همراستایی عمیق: اگر درمانگران غالباً به دلیل تجربیات خود در جستجوی درک یا التیام مشکلات هیجانی به این حوزه جذب میشوند، پس یک مدل درمانی مانند EFT که مستقیماً به نیازهای اساسی انسان برای ارتباط هیجانی ایمن میپردازد و نقشهای روشن برای پردازش درد هیجانی ارائه میدهد، میتواند عمیقاً با آنها همراستا باشد. این همراستایی ذاتی میتواند به افزایش مشارکت درمانگر، همدلی و در نهایت، ارائه مؤثرتر مداخله منجر شود.
کاربرد گسترده نظریه دلبستگی: در حالی که EFCT به طور خاص برای زوجها است، نظریه دلبستگی یک چارچوب گستردهتر و فراتشخیصی برای درک مشکلات انسانی و ترویج التیام در زمینههای مختلف رابطهای است. آموزش در EFT نه تنها مجموعهای از مهارتهای تخصصی برای زوجها را فراهم میکند، بلکه یک لنز مفهومی عمیقتر را ارائه میدهد که میتواند کار آنها را با افراد و خانوادهها بهبود بخشد.
۱.۲. اصول محوری EFCT: هدایت به سوی ارتباط عمیقتر
EFCT برای کمک به مراجعان در شناسایی و تغییر الگوهای پردازش و تعامل منفی که باعث ایجاد مشکلات در روابط آنها میشود، طراحی شده است. تمرکز بر “موسیقی” هیجانی است که “رقص” رابطهای را هدایت میکند.
اصول کلیدی EFCT:
توسعه هوش هیجانی و آگاهی: درمانگران مراجعان را در شناسایی، بیان و تنظیم مؤثرتر نیازهای هیجانی خود راهنمایی میکنند.
ایجاد محیط امن: نقش درمانگر در ایجاد یک محیط امن و تأییدکننده بسیار مهم است. درمانگر با همدلی و تأیید تجربه هر یک از شرکا، فضایی امن ایجاد میکند که به هر یک از آنها اجازه میدهد تا با تجربه درونی خود و با شریک زندگیشان بیشتر درگیر شوند. این اتحاد درمانی بنیان تغییر است.
اهداف اصلی:
افزایش درک هیجانی بین شرکا.
بهبود توانایی آنها در تنظیم هیجانی.
در نهایت ایجاد روابطی ایمنتر و انعطافپذیرتر.
مفهوم “رقص” یا “الگوی تعامل منفی”: این استعاره یک ابزار مفهومی و آموزشی محوری است. بازتعریف تعارض یک زوج به عنوان یک “رقص” تمرکز را از سرزنش فردی به یک الگوی مشترک و سیستمی تغییر میدهد. این بازتعریف، حالت تدافعی را کاهش میدهد، حس مسئولیت مشترک را افزایش میدهد و همکاری بین شرکا را تقویت میکند که برای پیشرفت درمانی ضروری است.
۱.۳. سه مرحله تغییر در EFCT: نقشه راهی برای تحول رابطه
EFCT معمولاً از طریق یک فرآیند سه مرحلهای روشن پیش میرود و نقشه راهی ساختاریافته را برای درمانگران و زوجها برای پیمایش در مسیر تغییر رابطهای فراهم میکند:
مرحله ۱: کاهش چرخههای منفی (تثبیت و ارزیابی)
شناسایی و توقف الگوهای منفی: درمانگر به زوج کمک میکند تا الگوهای تعاملی منفی ریشهدار خود را شناسایی و متوقف کنند، که اغلب به عنوان “رقص”ی که آنها را در پریشانی هیجانی نگه میدارد، شناخته میشود.
ارتباط با هیجانات عمیقتر: راهنمایی شرکا برای ارتباط با احساسات، ترسها و آرزوهای دلبستگی برآورده نشده عمیقتر خود که این چرخههای منفی را تغذیه میکنند.
بازتعریف مشکل: یک گام حیاتی، بازتعریف مشکل از سرزنش فردی به یک چرخه مشترک و سیستمی است که توسط احساسات زیربنایی و نیازهای دلبستگی طبیعی هدایت میشود.
ایجاد آرامش و امید: تجربه این احساسات و مشاهده تجربه هیجانی شریک زندگی به زوج کمک میکند تا دوباره احساس نزدیکی کنند و منجر به حس آرامش و امید میشود.
اهمیت توالی: تحت فشار قرار دادن زوجها برای ابراز آسیبپذیریهای عمیق در اوایل درمان، قبل از اینکه امنیت کافی به دست آید، میتواند نتیجه معکوس داشته باشد. این مدل به درمانگران اهمیت ایجاد یک پایگاه امن در طول جلسه درمانی را آموزش میدهد.
نقش شناخت در بازتعریف: بازتعریف شناختی مشکل از سرزمنی فردی به یک چرخه مشترک، حالت تدافعی را کاهش میدهد و راه را برای پردازش هیجانی باز میکند.
مرحله ۲: بازسازی الگوهای تعاملی و پیوند (درگیری و رویدادهای تغییر)
ایجاد الگوهای مثبت جدید: هنگامی که کاهش مشکلات شروع به ریشهدار شدن میکند، تمرکز به ایجاد الگوهای تعاملی جدید و مثبت تغییر مییابد.
پذیرش ریسکهای هیجانی: درمانگر از شرکا حمایت میکند تا ریسکهای هیجانی را بپذیرند، حس اصلی خود را بیان کنند و درخواست درک و پذیرش کنند.
تسهیل “رویدادهای پیوند”: این مرحله شامل تسهیل “رویدادهای پیوند” است که در آن شرکا به نوبت در آسیبپذیری دسترسی پیدا میکنند و با همدلی پاسخ میدهند، بدین ترتیب حس جدیدی از با هم بودن و دلبستگی ایمن ایجاد میشود.
مداخلات کلیدی: دسترسی به نیازهای نادیده گرفته شده، ترویج پذیرش بخشهای حساس خود و تسهیل بیان نیازها برای درگیری هیجانی واقعی.
مرحله ۳: تحکیم تغییر و یکپارچهسازی
احساس امنیت و انسجام: پس از موفقیت در پیمایش رویدادهای پیوند، زوجها شروع به احساس امنیت بیشتر میکنند و به عنوان یک تیم منسجم عمل میکنند.
یکپارچهسازی تغییرات: روایت درمانی تغییر میکند، با درک و حل مشکلات و تعارضات و یکپارچهسازی آنها در داستان مشترکشان.
توسعه راهحلهای جدید: تمرکز عملیتر میشود و شامل تحکیم دستاوردها و توسعه راهحلهای جدید برای مسائل رابطهای قدیمی است.
حفظ ارتباط سالم: این مرحله تضمین میکند که الگوهای جدید و مثبت درونی شده و میتوانند برای چالشهای آینده به کار روند و مراجعان را به ابزارهایی برای حفظ ارتباط سالم مدتها پس از پایان درمان مجهز میکند.
۱.۴. مداخلات درمانی کلیدی: تانگوی EFT و فراتر از آن
“تانگوی EFT” یک استعاره محوری و راهنمای عملی برای درمانگران است که پنج حرکت اساسی را مشخص میکند که ساختار فرآیند درمانی را تشکیل میدهند. این حرکات چارچوبی ساختاریافته و در عین حال انعطافپذیر برای هدایت پردازش هیجانی و بازسازی رابطهای فراهم میکنند.
حرکات تانگوی EFT:
بازتاب فرآیند فعلی: درمانگران به مراجعان کمک میکنند تا در لحظه مکث کنند، تأمل کنند و تجربیات هیجانی خود را صادقانه و آشکارا به اشتراک بگذارند.
کاوش هیجانات اصلی: درمانگر در کشف و بیان نیازهای هیجانی، خواستهها و ترسهای اصلی که مراجعان ممکن است در زیر هیجانات ثانویه و واکنشیتر پنهان کرده باشند، کمک میکند. این شامل تشدید تجربیات هیجانی برای آشکار کردن پتانسیل عمیق آنها است.
ایجاد اجراها (Enactments): درمانگران به طور فعال سناریوهایی را در طول جلسه ایجاد میکنند تا مراجعان در تعاملات جدید و معنادار شرکت کنند. این اجراها با هدف به چالش کشیدن الگوهای هیجانی معمول و اجازه دادن به شرکا برای تجربه راههای جدید ارتباطی است.
پردازش اجرا: پس از یک اجرا، درمانگر به مراجعان کمک میکند تا تجربه را پردازش کنند و بینشهای جدید و تغییرات هیجانی را تثبیت کنند.
یکپارچهسازی تجربه: حرکت نهایی شامل یکپارچهسازی تجربیات هیجانی جدید و الگوهای تعاملی در روایت زوج و زندگی روزمره آنها است.
نکات مهم درباره تانگوی EFT:
رقص پویا: نام “تانگوی EFT” نشاندهنده یک فرآیند پویا، پاسخگو و همآفرینیشده است تا یک پروتکل سفت و سخت. درمانگر رهبری میکند، اما پاسخهای زوج “حرکت” بعدی را تعیین میکند.
اهمیت اجراها: ایجاد “اجراهای منسجم” فراتر از صرفاً صحبت درباره مشکل است؛ این شامل تعامل مستقیم شرکا در جلسه به روشهای جدید است. اجراها قدرتمند هستند زیرا تجربیات هیجانی عمیق، درونی و اصلاحی را تسهیل میکنند و خاطرات هیجانی جدیدی ایجاد میکنند.
سایر مداخلات کلیدی:
تمرینات تجربی: EFT از تمرینات تجربی مختلف و نمایشهای ویدیویی در آموزش برای نشان دادن کاربرد مدل استفاده میکند.
بازسازی پیوند رابطه: مداخلات برای دسترسی به نیازهای ضمنی، شناسایی و بیان مؤثر نیازهای دلبستگی و تسهیل رویدادهای پیوند در محیط درمانی طراحی شدهاند.
۱.۵. پشتیبانی تجربی و اثربخشی EFCT: چرا EFCT یک استاندارد طلایی است؟
EFCT به طور گستردهای به عنوان یک زوجدرمانی مبتنی بر شواهد شناخته شده است که به طور دقیق توسط بیش از ۳۰ سال تحقیق بالینی مورد بررسی و تأیید قرار گرفته است.
شواهد کلیدی اثربخشی:
اعتبار علمی: این روش به طور مداوم دستورالعملهای طبقهبندی به عنوان یک زوجدرمانی مبتنی بر شواهد را که توسط نهادهایی مانند APA تعیین شده است، برآورده میکند یا از آنها فراتر میرود.
نرخ موفقیت بالا: تحقیقات نرخ موفقیت قابل توجهی را نشان میدهد: یک متاآنالیز اندازه اثر بزرگتری (۱.۳) را نسبت به هر مداخله زوجی دیگر تا به امروز نشان داد.
بهبود چشمگیر: مطالعات به طور مداوم نرخ موفقیت ۷۰-۷۵ درصدی را در کاهش مشکلات رابطهای گزارش میکنند، با تقریباً ۹۰ درصد از زوجها که بهبودهای قابل توجهی را نشان میدهند.
نتایج پایدار بلندمدت: مطالعات نتایج پیگیری بلندمدت عالی را نشان میدهند، و برخی تحقیقات نشان میدهند که پیشرفت قابل توجه حتی پس از پایان درمان نیز ادامه مییابد. این امر به تأثیر پایدار پیوندهای دلبستگی ایمن که در EFT تقویت میشوند، اشاره دارد.
تأثیر بر علائم فردی: فراتر از مشکلات زوجی، EFT نتایج مثبتی را برای علائم فردی مانند افسردگی، اضطراب و تروما (از جمله PTSD) نشان داده است، به ویژه هنگامی که به پویاییهای رابطهای مرتبط هستند.
شواهد نوروبیولوژیکی: تحقیقات علوم اعصاب، از جمله یک مطالعه FMRI، شواهد قانعکنندهای ارائه کرده است که EFT نحوه میانجیگری تماس با شریک را در تأثیر تهدید بر مغز تغییر میدهد. این امر نشاندهنده یک بازسازی عصبی بنیادی است که به امنیت پایدار کمک میکند.
چرا شواهد نوروبیولوژیکی مهم است؟
این شواهد فراتر از معیارهای رفتاری یا خودگزارشی میرود و نشان میدهد که EFT تنها ارتباط یا مهارتهای حل تعارض را بهبود نمیبخشد؛ بلکه با ایجاد حس امنیت و دلبستگی ایمن، سیستم پاسخ به تهدید مغز را به طور اساسی تغییر میدهد.
این امر EFT را از یک مداخله صرفاً روانشناختی به یک مداخله با تأثیر فیزیولوژیکی قابل اثبات ارتقا میدهد. درمانگران میتوانند از این درک برای بیان ماهیت عمیق و ریشهدار تغییرات ممکن از طریق EFT استفاده کنند.
۲. آموزش درمانگران در EFCT: مسیرها و مزایا برای رشد حرفهای شما
آموزش در زوجدرمانی هیجانمدار (EFCT) سرمایهگذاری در آینده حرفهای شماست. این بخش به شما کمک میکند تا مخاطبان هدف، ساختار دورهها و مزایای بیشمار گواهینامه EFCT را درک کنید.
۲.۱. مخاطبان هدف و پیشنیازهای آموزش EFCT: چه کسانی میتوانند آموزش ببینند؟
برنامههای آموزشی EFCT به گونهای طراحی شدهاند که فراگیر باشند و تمام متخصصان و دانشجویان سلامت روان را هدف قرار میدهند که آرزو دارند با تعمیق درک خود از نقش دلبستگی در درمان افراد، زوجها و خانوادهها، عملکرد بالینی خود را بهبود بخشند.
نکات مهم برای ورود به آموزش EFCT:
دوره مبانی: دوره “مبانی هیجاندرمانی هیجانمدار“، که به عنوان “نظریه دلبستگی در عمل” نیز شناخته میشود، به عنوان یک آموزش بنیادی و مقدماتی مرتبط با تمام رویکردهای EFT: EFIT (برای افراد)، EFCT (برای زوجها) و EFFT (برای خانوادهها) عمل میکند.
بدون پیشنیاز برای مبانی: مهمتر از همه، هیچ پیشنیازی برای دوره “مبانی” وجود ندارد، که آن را به یک نقطه ورود قابل دسترس برای کسانی که تازه با EFT آشنا شدهاند یا کسانی که به دنبال یک مرور ارزشمند و گسترش دانش خود در تمام رویکردها هستند، تبدیل میکند.
مسیر گواهینامه: آموزشهای پیشرفتهتر، مانند دوره کارآموزی EFCT یا سری مهارتهای اصلی، معمولاً پس از دوره “مبانی” ارائه میشوند و یک پیشرفت ساختاریافته برای دریافت گواهینامه ایجاد میکنند.
الزامات گواهینامه رسمی: برای برنامههای گواهینامه رسمی، اغلب مدرک کارشناسی ارشد در یک حرفه سلامت روان دارای مجوز لازم است.
سیاست درهای باز ICEEFT: این سیاست درهای باز برای دوره مقدماتی، یک حرکت استراتژیک توسط مرکز بینالمللی تعالی در هیجاندرمانی هیجانمدار (ICEEFT) برای به حداکثر رساندن دسترسی و تشویق پذیرش گسترده EFT است.
۲.۲. ساختار و محتوای برنامههای رسمی آموزش EFCT: چگونه یاد میگیرید؟
برنامههای رسمی آموزش EFCT، به ویژه آنهایی که توسط ICEEFT ارائه یا تأیید شدهاند، برای ارائه یک سفر یادگیری جامع و تجربی ساختار یافتهاند.
عناصر اصلی آموزش:
ترکیب روشها: آموزش معمولاً شامل ترکیبی از ارائههای نظری، بحثهای عمیق، تحلیل جلسات درمانی ضبطشده و تمرینات تجربی عملی است.
نمایشهای ویدیویی: نمایشهای ویدیویی به طور مداوم برای نشان دادن عناصر و تکنیکهای اصلی، از جمله تانگوی EFT، استفاده میشوند.
اهداف یادگیری دوره مبانی:
خلاصهسازی دیدگاه EFT.
توصیف اصول کلیدی نظریه دلبستگی.
تشریح اهداف و مراحل EFT.
مشخص کردن چگونگی هدایت هر جلسه توسط علم دلبستگی.
تعریف مداخلات اصلی EFT و حرکات تانگوی EFT در تمام رویکردها.
فرمتهای آموزش:
آنلاین زنده: دورههای آنلاین زنده در مناطق زمانی مختلف، محیطهای تعاملی را برای تعامل مستقیم با مربیان و همتایان فراهم میکنند.
از پیش ضبط شده: رویدادهای از پیش ضبط شده انعطافپذیری را برای درمانگران در سراسر جهان فراهم میکنند.
حضوری (توصیه شده): ICEEFT به شدت توصیه میکند که در صورت امکان در رویدادهای آموزشی حضوری شرکت شود، با تأکید بر اینکه ماهیت انسانگرایانه و تجربی EFT از طریق تعامل مستقیم با مربیان و همتایان در یک محیط زنده، بهترین یادگیری را فراهم میکند.
آموزش پیشرفته: آموزش پیشرفته، مانند سری مهارتهای اصلی EFCT، یک آموزش پیشرفته ۴۸ ساعته و یک الزام برای گواهینامه است که بر اصلاح مهارتهای خاص EFT از طریق تمرینات تعاملی و ارائههای موردی تمرکز دارد.
ابزارهای یادگیری آنلاین: دورههای آنلاین همچنین ممکن است شامل انیمیشنهای جذاب، آزمونهای تعاملی و انجمنهای آنلاین برای بازخورد شخصی باشند.
چرا یادگیری تجربی در EFT حیاتی است؟
توسعه درک ملموس: EFT، به عنوان یک رویکرد تجربی و هیجانمدار، از درمانگران میخواهد که درک ملموسی از فرآیندهای هیجانی و پویاییهای رابطهای توسعه دهند.
فراتر از نظریه: صرفاً خواندن درباره EFT کافی نیست؛ درمانگران باید هیجانات را در زمان واقعی احساس و ردیابی کنند و مداخلات را در یک محیط امن و تحت نظارت تمرین کنند.
بازتاب فرآیند درمانی: روش آموزش خود فرآیند درمانی را منعکس میکند و درک عمیقتر و شهودیتری از مدل را تقویت میکند که نمیتوان آن را تنها از طریق آموزش نظری به دست آورد.
۲.۳. مزایای توسعه حرفهای و شغلی گواهینامه EFCT: سرمایهگذاری در آینده شما
تبدیل شدن به یک متخصص گواهینامه EFCT یک مسیر شغلی پاداشبخش را ارائه میدهد که به طور مؤثر شفقت را با تخصص بالینی ترکیب میکند و هم درمانگر و هم مراجعان او را توانمند میسازد.
مزایای کلیدی گواهینامه EFCT:
افزایش اثربخشی بالینی: افزایش اثربخشی در درمان آسیبهای هیجانی و بهبود دسترسی به شیوههای مراقبت از خود برای درمانگران.
اعتبار حرفهای: گواهینامه اعتبار حرفهای قابل توجهی را فراهم میکند و درمانگر را به عنوان یک متخصص در یک رویکرد مبتنی بر شواهد متمایز میسازد. این تخصص شناختهشده میتواند دامنه فعالیت آنها را گسترش دهد.
مهارتهای پیشرفته: منجر به کسب مهارتهای پیشرفته، به ویژه در ردیابی همدلانه و درک تجربیات هیجانی میشود و درمانگران را به تکنیکهای پیچیده برای رسیدگی به مسائل پیچیده مراجعان مجهز میکند.
شبکه جهانی حمایتی: آموزش و گواهینامه EFT دسترسی به یک شبکه جهانی حمایتی از متخصصان سلامت روان را فراهم میکند که برنامههای راهنمایی، حمایت همتایان و منابع ارزشمندی را ارائه میدهد. این جامعه یادگیری و همکاری مداوم را تقویت میکند.
افزایش نتایج درمانی: یادگیری EFT نتایج درمانی را به طور قابل توجهی افزایش میدهد و به طور اساسی به توسعه حرفهای کمک میکند.
برجسته شدن در حوزه: به درمانگران کمک میکند تا با مجموعه مهارتهای تخصصی و پرتقاضا در حوزه خود برجسته شوند.
تطبیقپذیری شغلی: تطبیقپذیری حاصل از آموزش EFT به درمانگران اجازه میدهد تا خدمات تخصصی را در محیطهای متنوع، از جمله مطبهای خصوصی و کلینیکها، و برای جمعیتهای مختلف ارائه دهند.
رشد شخصی: فراتر از مزایای حرفهای، اصول EFT میتواند به طور عمیقی به رشد شخصی درمانگر کمک کند، درک آنها از روابط و پویاییهای هیجانی را عمیقتر کند و منجر به حس رضایت شغلی عمیقی شود.
EFT به عنوان یک حرکت شغلی استراتژیک:
در چشمانداز فزاینده رقابتی سلامت روان، آموزش تخصصی و مبتنی بر شواهد مانند EFT تنها به معنای افزایش شایستگی بالینی نیست؛ بلکه یک حرکت شغلی استراتژیک است.
با دریافت گواهینامه، درمانگران میتوانند فعالیت خود را متمایز کنند، جمعیتهای مراجع خاصی را جذب کنند و به دلیل تخصص شناختهشده و نتایج اثباتشده مدل، به طور بالقوه هزینههای بالاتری را دریافت کنند.
این امر آموزش EFT را به عنوان یک سرمایهگذاری قابل توجه در رشد حرفهای بلندمدت و پایداری مالی درمانگر قرار میدهد.
تأثیر بر هوش هیجانی درمانگر:
درگیر شدن عمیق با فرآیندهای هیجانی و پیوندهای دلبستگی در EFT نه تنها مهارتهای بالینی درمانگر را تقویت میکند، بلکه فرصتی منحصر به فرد برای خوداندیشی و درک شخصی از الگوهای رابطهای و دنیای هیجانی خود فراهم میآورد.
این تعامل مداوم بین کاربرد حرفهای و درک شخصی میتواند به حضور درمانی یکپارچهتر و اصیلتر منجر شود، فرسودگی شغلی را کاهش دهد و حس عمیقتری از هدف و رضایت در کار آنها را تقویت کند.
۳. تحلیل مقایسهای: EFCT در مقابل سایر رویکردهای اصلی زوجدرمانی
درک چشمانداز مدلهای زوجدرمانی برای هر متخصص کاملی ضروری است. در حالی که EFCT یک چارچوب قدرتمند و مبتنی بر دلبستگی را ارائه میدهد، سایر رویکردهای برجسته لنزهای نظری و استراتژیهای مداخلهای متمایزی را فراهم میکنند. این بخش EFCT را با سایر رویکردهای اصلی مقایسه میکند و به برجستهسازی مشارکتها و تفاوتهای منحصر به فرد آنها میپردازد.
۳.۱. زوجدرمانی شناختی-رفتاری (CBCT): تغییر افکار و رفتارها
مبانی نظری: CBCT اصول زوجدرمانی شناختی-رفتاری (CBT) و نظریههای یادگیری اجتماعی را ادغام میکند و بر تعامل بین شناختها، رفتارها و پاسخهای هیجانی شرکا تمرکز دارد. تمرکز اصلی: هدف آن شناسایی و تغییر الگوهای فکری منفی (تحریفات شناختی) و رفتارهای ناسازگارانه است که به مشکلات رابطهای کمک میکنند. هدف بهبود ارتباط، حل مسئله و صمیمیت هیجانی است. مداخلات/تکنیکهای کلیدی:
بازسازی شناختی: راهنمایی شرکا برای شناسایی، ارزیابی و جایگزینی افکار غیرواقعی یا منفی با افکار متعادلتر.
فعالسازی رفتاری: تشویق زوجها به شرکت در فعالیتهای مثبت برای تقویت پیوندشان.
آموزش مهارتهای ارتباطی: آموزش گوش دادن فعال، بیان قاطعانه (“بیانیههای من”) و استراتژیهای حل تعارض.
حل مسئله: توسعه مهارتهای حل مسئله مشارکتی. نقش درمانگر: درمانگر معمولاً بیشتر هدایتگر است و به عنوان مربی مهارت، آموزشدهنده و کوچ عمل میکند. مدت زمان معمول: اغلب کوتاه است، از ۱۲ تا ۲۰ جلسه متغیر است. پشتیبانی تجربی: CBCT یک رویکرد بسیار مؤثر و به خوبی تحقیقشده است.
تفاوت اصلی با EFCT:
CBCT عمدتاً بر تغییر افکار و رفتارها تمرکز دارد تا متعاقباً بر هیجانات و رضایت از رابطه تأثیر بگذارد (رویکرد “از بالا به پایین”).
در مقابل، نقطه ورود اصلی EFCT از طریق دسترسی و بازپردازش هیجانات اصلی است تا سپس الگوهای تعامل و روایتهای شناختی را تغییر دهد (فرآیند “از پایین به بالا”).
۳.۲. زوجدرمانی به روش گاتمن: ساختن خانه رابطه سالم
مبانی نظری: این روش که توسط دکتر جان و جولی گاتمن توسعه یافته است، به طور گستردهای مبتنی بر تحقیقات است و بر اساس بیش از ۴۰ سال مطالعات مشاهدهای بر روی زوجها و “نظریه خانه رابطه سالم” بنا شده است. تمرکز اصلی: اهداف آن کاهش ارتباط کلامی متناقض، افزایش صمیمیت، احترام و محبت، رفع موانع ارتباط و تقویت همدلی و درک است. این روش بر ایجاد تعاملات مثبت و مدیریت تعارض تأکید دارد. مداخلات/تکنیکهای کلیدی:
ارزیابی جامع: شامل جلسات مشترک، مصاحبههای فردی و پرسشنامههای جامع.
اجزای خانه رابطه سالم: مداخلات حول نه جزء ساختار یافتهاند: ساخت نقشههای عشق، به اشتراک گذاشتن علاقه و تحسین، روی آوردن به جای روی برگرداندن، دیدگاه مثبت، مدیریت تعارض، تحقق رویاهای زندگی، ایجاد معنای مشترک، اعتماد و تعهد.
مدیریت تعارض: بر “مدیریت” تعارض به جای “حل” آن تأکید دارد. نقش درمانگر: درمانگر به عنوان یک مربی و آموزشدهنده عمل میکند. مدت زمان معمول: متغیر است، اغلب شامل یک ارزیابی ساختاریافته و سپس تعداد مشخصی از جلسات. پشتیبانی تجربی: پشتیبانی تجربی قوی از تحقیقات مشاهدهای گسترده، نشاندهنده اثربخشی در بهبود روابط.
تفاوت اصلی با EFCT:
روش گاتمن بسیار دستوری است و ابزارها و تکنیکهای عملی و قابل اجرا را برای زوجها فراهم میکند.
این در تضاد با تمرکز اصلی EFT بر دسترسی و بازپردازش هیجانات اصلی برای تغییر الگوهای دلبستگی زیربنایی و “موسیقی” رابطهای است.
۳.۳. زوجدرمانی کوتاهمدت راهحلمحور (SFBT): تمرکز بر راهحلها
مبانی نظری: SFBT در سازندهگرایی اجتماعی و روانشناسی مثبتگرا ریشه دارد و تأکید میکند که مراجعان دارای نقاط قوت و منابع ذاتی برای حل مشکلات خود هستند. تمرکز اصلی: این روش هدفگرا و متمرکز بر حال/آینده است و بر شناسایی و ایجاد راهحلها به جای پرداختن به جزئیات یا ریشههای مشکلات تمرکز میکند. مداخلات/تکنیکهای کلیدی:
پرسش معجزه: مراجعان آیندهای را تصور میکنند که در آن مشکلشان به طور معجزهآسا حل شده است.
پرسشهای مقیاسی: برای اندازهگیری پیشرفت.
پرسشهای استثنا: بررسی زمانهایی که مشکل وجود نداشته یا کمتر شدید بوده است.
پرسشهای مقابلهای: کمک به مراجعان برای تشخیص انعطافپذیری خود.
تمرین “یک کار متفاوت انجام بده”: تشویق مراجعان به شکستن الگوهای مشکلساز.
پیشفرض تغییر: پرسیدن سؤالاتی که فرض میکنند تغییرات مثبتی قبلاً رخ داده است. نقش درمانگر: مشارکتی و غیرمتخصص، با احترام به دیدگاه مراجعان. مدت زمان معمول: به طور مشخص کوتاه است، اغلب از ۱ تا ۵ جلسه متغیر است. پشتیبانی تجربی: پشتیبانی تجربی اولیه تا متوسط برای اثربخشی آن.
چرا SFBT کارآمد است؟
ماهیت “کوتاهمدت” SFBT و تأکید آن بر تغییر سریع و قابل اندازهگیری، آن را به یک مدل درمانی بسیار کارآمد تبدیل میکند.
این رویکرد به ویژه برای زوجهایی ارزشمند است که به دنبال راهحلهای سریع و مشخص برای مشکلات خاص هستند، یا برای کسانی که ظرفیت یا تمایلی به درمان طولانیمدتتر ندارند.
۳.۴. زوجدرمانی روانپویشی: کاوش ناخودآگاه
مبانی نظری: کاربردی از نظریه روانکاوی که به شدت از نظریه روابط ابژه و نظریه دلبستگی بهره میبرد. فرض میکند که پویاییهای ناخودآگاه و تجربیات گذشته بر الگوهای رابطهای فعلی تأثیر میگذارند. تمرکز اصلی: هدف آن کاوش پویاییهای ناخودآگاه، مسائل زیربنایی و تأثیرات تاریخی است که به تعارضات در رابطه کمک میکنند. مداخلات/تکنیکهای کلیدی:
تحلیل انتقال و انتقال متقابل: استفاده از پاسخهای هیجانی درمانگر برای درک فرافکنیهای ناخودآگاه زوج.
تداعی آزاد: تشویق شرکا به اشتراکگذاری افکار و احساسات بدون سانسور.
تحلیل رویا: کاوش نمادگرایی رویاها.
تفسیر: ارائه بینشهایی در مورد الگوهای دفاعی.
نگهداری و مهار: درمانگر فضایی امن برای کاوش هیجانات دشوار فراهم میکند. نقش درمانگر: نقشی تفسیریتر و کمتر هدایتگرانه دارد. مدت زمان معمول: اغلب طولانیمدت است. پشتیبانی تجربی: رو به رشد، با نتایجی قابل مقایسه با سایر درمانها.
ملاحظات در زوجدرمانی روانپویشی:
تأکید بر کاوش پویاییهای ناخوداگاه و تجربیات گذشته ذاتاً به معنای یک فرآیند طولانیمدتتر و کمتر آشکارا ساختاریافته است.
این رویکرد نیازمند زمان، تعهد و آمادگی روانشناختی قابل توجهی از مراجعان است.
۳.۵. رویکردهای سیستمی در زوجدرمانی: رابطه به عنوان مراجع
مبانی نظری: ریشه در نظریه سیستمهای عمومی دارد، که زوج را به عنوان یک سیستم به هم پیوسته میبیند که در آن مشکلات از الگوهای تعاملی و حلقههای بازخورد ناشی میشوند. تمرکز اصلی: اصل اصلی این است که “رابطه مراجع است“. تمرکز بر شناسایی، مختل کردن و سازماندهی مجدد الگوهای ناسازگارانه متقابل برای تقویت راههای سالمتر ارتباط است. مداخلات/تکنیکهای کلیدی:
بازتعریف رابطهای: راهنمایی مراجعان برای درک مسائل خود در قالب روابط، تغییر از سرزنش فردی به الگوهای سیستمی مشترک.
پرسشگری چرخهای: پرسیدن سؤالاتی که الگوها و ارتباطات در سیستم را برجسته میکند.
اختلال در الگو: مداخلات طراحی شده برای شکستن الگوهای تعاملی ناکارآمد.
تحریک مسئولیت فردی: تشویق هر شریک برای تأمل در سهم خود در الگوی رابطهای.
اتحاد درمانی: ایجاد و حفظ یک اتحاد معنادار با چندین فرد به طور همزمان. نقش درمانگر: درمانگر به عنوان ناظر فرآیند، مختلکننده الگو و تسهیلکننده تغییر سیستمی عمل میکند. مدت زمان معمول: متغیر است، بسته به پیچیدگی سیستم. پشتیبانی تجربی: چارچوب گسترده، اثربخشی توسط تحقیقات در مورد مدلهای سیستمی خاص پشتیبانی میشود.
تغییر پارادایم در رویکردهای سیستمی:
اصل اصلی سیستمی، “رابطه مراجع است“، نشاندهنده یک تغییر پارادایم بنیادی برای درمانگرانی است که معمولاً در رویکردهای متمرکز بر فرد آموزش دیدهاند.
این امر از درمانگران میخواهد که از تفکر علّی خطی به یک طرز فکر علّی چرخهای حرکت کنند.
نتیجهگیری: انتخاب EFCT برای آینده حرفهای شما
زوجدرمانی هیجانمدار (EFCT)، که توسط دکتر سو جانسون توسعه یافته است، به عنوان یک رویکرد بسیار قوی و از نظر تجربی معتبر در خط مقدم زوجدرمانی معاصر قرار دارد. ریشههای منحصر به فرد آن در نظریه دلبستگی و علم هیجان، چارچوبی عمیق برای درک مشکلات رابطهای فراهم میکند و فراتر از علائم سطحی به نیازهای هیجانی اصلی میپردازد و الگوهای تعاملی ناایمن را بازسازی میکند. مدل سه مرحلهای ساختاریافته و در عین حال انعطافپذیر، همراه با مداخلات پویا مانند تانگوی EFT، نقشه راهی روشن و مؤثر را برای درمانگران فراهم میکند تا زوجها را به سمت پیوندهای ایمن و پایدار هدایت کنند.
برای درمانگران، آموزش تخصصی در EFCT نه تنها تسلط بر یک مدل درمانی “استاندارد طلایی” با پشتوانه تجربی قوی، از جمله شواهد نوروبیولوژیکی، را فراهم میکند، بلکه لنزی جامع برای درک ارتباط انسانی در افراد، زوجها و خانوادهها نیز ارائه میدهد. این مسیر توسعه حرفهای به طور قابل توجهی مهارتهای بالینی را افزایش میدهد، اعتبار و بازاریابی حرفهای را تقویت میکند و متخصصان را در یک جامعه جهانی حمایتی ادغام میکند. علاوه بر این، ماهیت عمیق و تجربی کار با EFT اغلب رشد شخصی عمیق و رضایت شغلی را برای درمانگر به ارمغان میآورد و رضایت حرفهای و شخصی را همراستا میسازد.
در حالی که سایر مدلهای برجسته زوجدرمانی – مانند زوجدرمانی شناختی-رفتاری، زوجدرمانی به روش گاتمن، زوجدرمانی کوتاهمدت راهحلمحور، زوجدرمانی روانپویشی و رویکردهای کلی سیستمی – استراتژیهای ارزشمند و مؤثری ارائه میدهند، EFCT خود را از طریق تمرکز صریح بر هیجانات به عنوان عامل تغییر و کار مستقیم خود با ناامنی دلبستگی متمایز میکند. با درک مبانی نظری، تکنیکها و کاربردهای متمایز این مدلهای متنوع، درمانگران میتوانند تصمیمات بالینی آگاهانهای بگیرند، مداخلات را متناسب با نیازهای خاص مراجعان تنظیم کنند و در نهایت به روابطی انعطافپذیرتر و رضایتبخشتر کمک کنند. سرمایهگذاری در آموزش تخصصی EFCT، درمانگران را به یک رویکرد قدرتمند و تحولآفرین برای تسهیل تغییرات عمیق و پایدار در زندگی مراجعانشان مجهز میسازد.
مقایسهای بر رویکردهای اصلی زوج درمانی
جدول ۱: مروری مقایسهای بر رویکردهای اصلی زوجدرمانی
مدل درمانی | مبانی نظری | تمرکز اصلی | مداخلات/تکنیکهای کلیدی | نقش درمانگر | مدت زمان معمول | پشتیبانی تجربی |
---|---|---|---|---|---|---|
زوجدرمانی هیجانمدار (EFCT) | نظریه دلبستگی، علم هیجان، اصول انسانگرایانه و سیستمی | پیوند هیجانی، دلبستگی ایمن، تغییر چرخههای تعامل منفی | تانگوی EFT (بازتاب فرآیند فعلی، کاوش هیجانات اصلی، اجراها، پردازش، یکپارچهسازی)، تمرینات تجربی، تعمیق هیجانی | مربی هیجان، طراح رقص، مشاور فرآیند، حضور تأییدکننده | کوتاه (۱۲-۲۰ جلسه معمول) | قوی (استاندارد طلایی، اندازه اثر بالا، نتایج پایدار، شواهد نوروبیولوژیکی) |
زوجدرمانی شناختی-رفتاری (CBCT) | نظریه شناختی، نظریه یادگیری اجتماعی | شناسایی و تغییر الگوهای فکری و رفتاری منفی، ارتباط، حل مسئله، صمیمیت هیجانی | بازسازی شناختی، فعالسازی رفتاری، آموزش مهارتهای ارتباطی (گوش دادن فعال، “بیانیههای من”)، حل مسئله | هدایتگر، مربی مهارت، آموزشدهنده، کوچ | کوتاه (۱۲-۲۰ جلسه معمول) | قوی (مؤثر در بهبود رضایت، ارتباط، حل تعارض) |
زوجدرمانی به روش گاتمن | تحقیقات مشاهدهای گسترده، نظریه خانه رابطه سالم | ایجاد تعاملات مثبت، مدیریت تعارض، افزایش صمیمیت، احترام، محبت، معنای مشترک | اجزای خانه رابطه سالم (نقشههای عشق، علاقه/تحسین، روی آوردن، دیدگاه مثبت، مدیریت تعارض، رویاهای زندگی، معنای مشترک، اعتماد، تعهد)، روانشناختی-آموزشی، تمرینات ساختاریافته | کوچ، آموزشدهنده، تسهیلکننده مهارتسازی | متغیر (اغلب جلسات یا کارگاههای ساختاریافته) | قوی (تحقیقات گسترده، مؤثر برای زوجهای متنوع) |
زوجدرمانی کوتاهمدت راهحلمحور (SFBT) | سازندهگرایی اجتماعی، روانشناسی مثبتگرا | شناسایی و بهرهگیری از نقاط قوت و منابع، راهحلها، اهداف آیندهمحور، استثناها | پرسش معجزه، پرسشهای مقیاسی، پرسشهای استثنا، پرسشهای مقابلهای، تمرین “یک کار متفاوت انجام بده”، پیشفرض تغییر | مشارکتی، کنجکاو، تقویتکننده نقاط قوت مراجع، غیرمتخصص | بسیار کوتاه (۱-۵ جلسه معمول) | متوسط تا قوی (مؤثر در بهبود ارتباط، صمیمیت، رضایت) |
زوجدرمانی روانپویشی | نظریه روانکاوی، نظریه روابط ابژه، نظریه دلبستگی | کاوش پویاییهای ناخودآگاه، تجربیات گذشته و تأثیر آنها بر الگوهای رابطهای فعلی، تقویت بینش | تحلیل انتقال/انتقال متقابل، تداعی آزاد، تحلیل رویا، تفسیر، نگهداری و مهار | مفسر، تحلیلگر، مهارکننده هیجان، کمتر هدایتگر | طولانیمدت (اغلب مدت زمان طولانی) | رو به رشد (شواهد برای رواندرمانی روانپویشی، کاربرد برای زوجها) |
رویکردهای سیستمی در زوجدرمانی (اصول کلی) | نظریه سیستمهای عمومی | مختل کردن الگوهای تعاملی ناسازگارانه، سازماندهی مجدد سیستم، تأثیر متقابل، “رابطه مراجع است“ | بازتعریف رابطهای، پرسشگری چرخهای، اختلال در الگو، تحریک مسئولیت فردی در سیستم، ژنوگرام (ضمنی) | ناظر فرآیند، مختلکننده الگو، تسهیلکننده تغییر سیستمی، بیطرفی درگیرانه | متغیر (بسته به زمینه) | چارچوب گسترده، اثربخشی توسط تحقیقات در مورد مدلهای سیستمی خاص پشتیبانی میشود |
“تغییر نمیآید تا زمانی که تصمیم به تغییر نگیریم.”
“رشد به معنای پذیرش ریسک و پشتکار است، نه فراموش کردن ترس.”
“آگاهی از الگوهای رفتاری خود، ابزاری است برای بهبود روابط و افزایش کیفیت زندگی.”